سفارش تبلیغ
صبا ویژن

........*عشق*.....*متن های عاشقانه*.......

یکشنبه 87/6/10 :: ساعت 6:46 عصر

فداکاری

 

 

یه دختر و پسر خیلی همدیگه رو دوست داشتن اما دختره کور بود، اون دختر به پسره گفت اگه یه روزی چشام خوب بشه قول میدم تا آخر عمر کنارت بمونم بالاخره یکی پیدا میشه و چشماش رو به دختره اهدا میکنه وقتی دختره نگاه میکنه میبینه پسره هم کوره و دختره به پسر میگه برو نمی خوام هیچ وقت ببینمت... پسره در حالی که داشت میرفت گفت: مراقب چشمام باش


نوشته شده توسط: مسعود



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دوستت دارم
[عناوین آرشیوشده]

  • ........*عشق*.....*متن های عاشقانه*.......
    مسعود
    هو معشوق دل خوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من عشق بالایی است.من مسعود ام 16 سالمه.از اینکه به وبلاگم اومدی ممنونم امید وارم بازم به من سر بزنی
  • ........*عشق*.....*متن های عاشقانه*.......


  •