• وبلاگ : ........*عشق*.....*متن هاي عاشقانه*.......
  • يادداشت : فداكاري
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ماني 
    ببخشيد از نوشته هاي شما كپي گرفتم

    من حسرت حال وآينده اي را مي خورم كه قراره سردتر از زمستان وگرمتر ازتابستان پشت سربگذارم وخزاني كه پائيزتر

    ازپائيز به سراغ برگ درخت آرزوهام مياد .

    آخه تو دنيايي كه هيچ چيزي سرجاش نيست و رنگ وبوي خودشو نداره حتي تلخي وشكست ونااميدي ، نميشه انتظار

    بيشتري داشت.

    نمي دانم شب دركارنامه سياه زندگي اش چه كرده كه اختيارگرفتن اين همه ستاره را دارد

    سلام دوست خوبم از اينكه منو به اشونه قشنگت دعوت كردي ممنونم اميدوارم لحظه لحظه نوشته هات بهتر از ايني كه هست بشه
    فقط يه نكته لطف كنيد رنگ فونت لينك نظر دهي خودتونو عوض كنيد اخه همرنگ قالبتونه ديده نميشه (رنگ عبارت نوشته هاي ديگران) موفق باشي

    ا چرا نصمه اومد اما باز قشنگ بود ...
    خونده بودمش قبلا اما

    سلام مسعود جان

    ميدوني چندوقته نيمدي پيشم .....!؟

    دلم برات تنگ شد اومدم بگم به يادتم ...!

    عزيزم من يه آپ كوچولو كردم ...!

    بيا و نظر بده ...!

    خيلي دوستت دارم

    سلام

    من فرهاد هستم

    وبلاگ زيبايي دازين

    موفق باشين

    من شما رو لينك كردم شما هم من لينك كنيد

    kheili ziba bud aziz shoma che ruhe latif va asheghanei darin ehyanan ashegh nashodid?